در برابر همسر، فرزندان، اعضای خانواده و دوستان عشقی بی قید و شرط داشته باش. زندگی توام با عشق بی قید و شرط، مسیر دلخوشی و شادی های زندگی را روشن می کند.
دلت می خواهد بدانی که در مسیر درست زندگی قرار گرفته ای؟
دوست داری زندگی پر بار و بدون دغدغه ای داشته باشی و بر مشکلات زندگی غلبه کنی؟
دلت می خواهد موانع زندگی را از سر راه برداری و با تغییر و تحول معنوی، اجتماعی و درونی گام های بلندی را به سوی خوشبختی برداری؟
تمام جواب ها در یک جمله خلاصه می شود : « باید خودت را بشناسی ». شناخت خود یعنی کشف مهارت ها و استعدادهای نهفته.
شرط رسیدن به موفقیت این است که ابتدا باور کنیم که می توانیم موفق شویم . اعتقاد درونی به اینکه شفا قدرت انجام کاری را دارید و لیاقت رسیدن به هدف را هم دارید ضامن موفقیت شماست . در این مقاله تبیان زنجان ۲۶ راهکار اساسی برای داشتن کلید های موفقیت به شما معرفی میکند .
بزرگترین مسئله که اکثر ما گرفتارش هستیم این است که در وجودمان آتش عشق و علاقه شعله ور نیست هیچ چیز مانع موفقیت یک انسان مشتاق و علاقمند نیست .
اگر بتوانید ایمان بیاورید همه چیزبرایتان ممکن می شود به خدا ایمان آورید نه فقط در ظاهر بلکه با اطمینان به او به عنوان راهنمای خود اعتقاد آورید .
۱) تفکر مثبت داشته باشید ، « دکترنورمن پیل » می گوید : افکار خوب و مثبت همچون تابش نور خورشید بر اتاقی تاریک است که همه جا را روشن می کند .
۲) باور و ایمان داشته باشید ، همیشه آن چیزی اتفاق می افتد که شما واقعاً باورش دارید . این یک حقیقت است . پس باید باورهای محدود کننده ای که مانع موفقیت شما هستند را شناسایی کنید و آنها را از بین ببرید .
۳) هر روز منتظر اتفاق خوبی باشـید ، اگر انتـظار وقـوع چـیزی را داشته باشـید آن چـیـز به وقـوع می پیوندد .
تعداد زیادی از کارشناسان معتقدند که وجود اعتماد در محیط کار از جمله مهمترین فاکتورها برای ایجاد هماهنگی، همکاری، و کارایی کارکنان به شمار می رود. سازمان هایی که در میان کارکنان آنها اعتماد وجود دارد، نسبت به سازمان هایی که دارای یک چنین خصیصه ای نیستند، به موفقیت های بالاتری دست پیدا می کنند.
از این رو سوالی که اغلب به ذهن بخش مدیریت می رسد این است که: "چگونه میتوانیم در محیط کار اعتماد ایجاد کرده و از تخریب آن جلوگیری نماییم؟" خوب این کار را باید از مقامات ارشد شروع کنیم چرا که این افراد برای سایرین الگو هستند، سپس باید از این نمونه های زنده استفاده کرد و در بخش ها و ادارات مختلف اعتماد را در میان کلیه ی کارکنان گسترش داد.
طبق تحقیقات گسترده ای که به طور فردی بر روی این مسئله انجام داده ام، به این نتیجه رسیدم که ۵ راه وجود دارد که مدیران با استفاده از آن می توانند به سرعت اعتماد را در میان کارکنان خود بوجود آورده و در مقابل نیز ۵ راه دیگر وجود دارد که میتواند به همان سرعت اعتماد ایجاد شده را از میان بردارد. اجازه دهید که ابتدا بر روی شیوه های ایجاد اعتماد تمرکز کنیم؛
۱) محیطی مملو از راستی و درستی ایجاد کرده و آنرا حفظ کنید. این امر زیر بنای ایجاد اعتماد در هر سازمانی می باشد. ابتدا مقامات ارشد باید یک چنین مسئله ای را رعایت کنند و بعد به تدریج به سایر کارکنان نیز سرایت می کند. این امر بدان معناست که در کنار وظایف اداری، افراد باید همواره به وعده های خود عمل کنند، اگر قول به انجام کاری می دهند آنرا عملی کنند و همیشه حقیقت را بگویند حتی اگر گفتنش برایشان خیلی دشوار باشد. اگر کارکنان یک سازمان صداقت داشته باشند، مردم به راحتی آن سازمان را پذیرفته و باور می کنند.
امروزه در جوامع اطلاعاتی یک شهروند به عنوان انسان عصر اطلاعات، نیازمند یکسری توانائیها می باشد که با کمک آنها بتواند یک کسب و کار را شروع کرده و ضمن هدایت درست آن، موجبات پیشرفت کسب و کار را نیز فراهم کند. این مهارت ها عبارتند از:
1- زبان انگلیسی
2- IT: توانايي كار با کامپیوتر + توانايي استفاده از اینترنت + آشنايي با روشها و قوانين تجارت الكترونيكي
3- مدیریت: توان سرپرستی و راهبری
4- بازاریابی: آشنايي با خرید، فروش، تبلیغات و e-marketing
5- مالی و اقتصادی: حسابداري، مفاهيم هزينه و درآمد، آشنايي با مسائل اقتصادي
با این تفاسیر هر فردی میتواند با نمره دادن به میزان آشناییش با هریک از مباحث فوق، توان خود را در کسب و کارهای عصر حاضر مورد سنجش قرار دهد. از یک دیدگاه نیز، این 5 فاکتور عنوان شده در اصل بیش از اینکه مهارت و توانایی به شمار بیایند، نیازهای ضروری انسان امروز به نظر می رسند.
متاسفانه عده ای کارآفرينی را به عنوان يک شغل معرفی می کنند و آنها را در کنار کارگر ، مدير، مهندس ،پزشک ،خلبان ،وکيل ،جوشکار و.... قرار می دهند و عده ای ديگر آن را شغل آفرينی می دانند، عده ای ديگر کارآفرين را کسی می دانند که فقط بتواند کارگاه يا کارخانه يا شرکتی را تاسيس ،راه اندازی و مديريت نمايد و ريسک آن را متقبل شود. عده ای ديگر فقط فقط صاحبان کسب و کارهای کوچک و نوآور را کارآفرين می دانند و عده ای شالوده کار را در عصر فرا صنعتی " کارآفرينی " و در عصر صنعت " استخدام " معرفی می کنند،عده ای ديگر کارآفرينی را مترادف با شغل آزاد و کارآفرين را به معنی کارفرما و سرمايه دار تلقی می کنند .علاوه بر برداشت های غلط فوق که در ايران رايج شده است در جهان نيز وجه مشترک و بستر تمام تعاريف ، تفاسير و ابعاد مختلف کارآفرينی منحصر به کار و اقتصاد می شود، به عبارت ديگر تاکنون کارآفرينی، در جهان فقط در حوزه کسب و کار و آن هم در بعد اقتصادی مطرح بوده است و آنجايی هم که از کارآفرينی اجتماعی ، سياسی و يا فرهنگی صحبت شده است عمدتا به معنی کشف ،جذب و بهره برداری از فرصت های سياسی ،فرهنگی و اجتماعی درآمدزا و سودآور بوده است نه صرف کارآفرينی اجتماعی ، سياسی و يا فرهنگی.به عبارت ديگر وقتی در غرب صحبت از کارآفرينی اجتماعی می شود عمدتا منظور اين است که از طريق کسب و کار، درآمدی برای امور اجتماعی و عام المنفعه حاصل نمايند و يا ساختار اجتماعی ، سياسی يا فرهنگی کشورشان را برای تسهيل و حمايت از کارآفرينی اقتصادی تغيير ، اصلاح يا تکميل نمايند. (صمد آقايي ،1384)
كارآفريني مانند ساير واژههاي مطرح در علوم انساني هنگامي قابل تحليل و تبيين است كه بتوان تعاريف روشن و مشخصي از آن ارائه كرد. در مورد كارآفريني تعريف واحدي وجود ندارد و از ابتداي طرح آن در محافل علمي، تعاريف
شروع كسب و كار يكي از جالبترين عملكردهايي است كه يك فرد ميتواند داشته باشد. بيش از ده ميليون نفر هر ساله كسب و كاري را آغاز ميكنند و در نتيجه بيش از سه ميليون كسب و كار كوچك هر ساله ايجاد ميشود.
كارآفريني مزاياي متعددي دارد و در نتيجه رقابت در اين حيطه نيز بسيار است. درك ابعاد اين رقابت و طرح كسب و كار دقيق و كارا ميتواند منجر به شروع يك كسب و كار موفق شود. آيا عملكرد شما ازين مراحل تبعيت ميكند؟ سعي كنيد آنچه را كه ديگران انجام ميدهند، بررسي كنيد تا به چگونگي شروع كار پي ببريد.
سنجش ميزان آمادگي براي شروع كسب و كار
با وجود اينكه كارآفريني ميتواند منجر به موفقيتهاي زيادي شود اما شما بايد آماده و حاضر باشيد. حتما زماني را صرف تشخيص آمادگي خود براي شروع كسب و كار كنيد.
- آيا كارآفريني براي شما مناسب است؟
- آيا قادريد تشكيلات اقتصادي خود را كنترل كنيد؟
در كسب و كار هيچ تضمين و گارانتي وجود ندارد، اما ميتوانيد با طرح يك نقشه مناسب و بررسي دقيق آن شانس موفقيت خود را افزايش دهيد.
در ابتدا نقاط ضعف و قوت خود را به عنوان يك دارنده كسب و كار مورد ارزيابي قرار دهيد. با دقت به پرسشهاي زير توجه كنيد:
آيا شما تازه كار هستيد؟
البته اين به خود شما بستگي دارد كه چگونه پروژه هاي خود را ارتقا دهيد، زمان را تنظيم كنيد و به جزئيات توجه داشته باشيد.
با شخصيتهاي متفاوت چگونه برخورد ميكنيد؟
صاحبان كسب و كار نيازمند توسعه روابط كاري با افراد زيادي از جمله مصرف كنندگان، فروشندگان، كارمندان، بانكداران و افراد حرفه اي مانند وكلا، حسلبداران و مشاوران هستند. آيا شما ميتوانيد با يك مشتري مصر، يك فروشنده غير قابل اعتماد و يا يك كارمند بدخلق سر و كار داشته باشيد؟
تعريف: به هر نوع فعاليت اقتصادي در محل سكونت شخصي كه با استفاده از امكانات و وسايل منزل راه اندازي شود كسب و كار خانگي ميگويند.
اهميت كسب و كار خانگي: امروزه كسب و كارهاي خانگي از بخشهاي حياتي و ضروري فعاليتهاي اقتصادي كشورهاي پيشرفته محسوب ميشوند. كسب و كار خانگي از نظر ايجاد شغل ، نوآوري در عرضه محصول يا خدمات ، موجب تنوع و دگرگوني زيادي در اجتماع و اقتصاد هر كشور ميشوند. همچنين براي جوانان ، كسب و كارهاي خانگي نقطه شروع مناسبي براي راه اندازي كسب و كار شخصي است، زيرا راه اندازي آن در مقايسه با ديگر انواع كسب و كار ساده و آسان است. به عنوان نمونه شما ميتوانيد با يك دستگاه رايانه و يك خط تلفن ، يك كسب و كار اينترنتي راه بيندازيد و كارها و خدمات مختلفي را به مردم عرضه و ازاين راه براي خود درآمد كسب كنيد.
سابقه كسب و كارهاي خانگي: كسب و كارهاي خانگي در ايران سابقه ديرينه دارند. بسياري از صنايع دستي كه امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سكونت افراد توليد ميشده اند. بطور كلي كسب و كار خانگي پديده جديدي نيست ،بلكه در نتيجه تغييرات و تحولاتي كه در فعاليتهاي اقتصادي - اجتماعي امروز به وجود آمده به آن توجه بيشتري
مقدمه
به دليل نقش و جايگاه ويژه كارآفرينان در روند توسعه و رشد اقتصادي، بسياري از دولتها در كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه تلاش ميكنند با حداكثر امكانات و بهرهبرداري از دستاوردهاي تحقيقاتي، شمار هر چه بيشتري از جامعه را كهداراي ويژگيهاي كارآفريني هستند به آموزش در جهت كارآفريني و فعاليتهاي كارآفرينانه تشويق و هدايت كنند.
كارآفرينان با مهارتي كه در تشخيص فرصتها و موقعيتها و ايجاد حركت در جهت توسعة اين موقعيتها دارند، پيشگامانحقيقي تغيير در اقتصاد و تحولات اجتماعي محسوب ميشوند. آنها تصديق ميكنند كه موفقيت و بقاء در چشماندازهايبرخواسته از فردا، نيازمند چالاكي، قوة ابتكار و خلاقيت است. علاوه بر اين كارآفريني به ريسكپذيري، نوآوري و كنشكارآفرينانه هم نياز دارد. بر اساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي رو به رشد، «كارآفرينان» موتور محركهتوسعه و رشد اقتصادي محسوب ميشوند و بالطبع اشتغالزايي يكي از رهآوردهاي مهم كارآفريني ميباشد.
متاسفانه در كشور ما و در چند برنامة اخير توسعه، توجه خاص به اين مهم نشده و حتي ميتوان گفت كه اين مفهومبراي بسياري از دستاندركاران و افراد جامعه ناشناخته و غريب ميباشد. شايد به همين دليل تاكنون برنامهريزي و بسترسازيمناسبي در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و نظام آموزشي كشور براي توسعة كارآفريني به ويژه در دانشگاههاي كشور صورتنپذيرفته است.
كارآفرينان نقش كليدي در توسعه اقتصادي و تحولات اجتماعي دارند. كارآفرينان به عنوان عناصر اصلي در تسريعتوسعه كشورهاي در حال توسعه و در تجديد حيات و استمرار توسعه كشورهاي صنعتي مورد توجه و مطالعه بودهاند. در شرايطكنوني اقتصاد كشورمان كه با مسائل و نارساييهاي مهمي نظير فرار مغزها، بيكاري يا كمكاري به ويژه فارغالتحصيلان دانشگاههاو نيروي انساني متخصص، كاهش سرمايهگذاري دولت، عدم تحرك و رشد اقتصادي كافي روبروست، پرورش و آموزشكارآفرينان توسعة كشور از اهميت مضاعفي برخوردار است.
كليات موضوع كارآفريني
تعاريف و مفهوم كارآفريني: واژة «كارآفريني» واژهاي است نو، كه از كلمهاش نميتوان به مفهوم واقعي آن دست يافت.اين واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگليسي است و ريشة آن از زبان فرانسوي گرفته شده است. به عبارت ديگر هنوزدر فارسي معادل دقيقي براي انتقال «مفهوم» كارآفريني وجود ندارد و اغلب واژه كارآفريني شنونده ناآشنا به آن را به اشتباهمياندازد. اما بين استادان دانشگاهها، دانشجويان رشتههاي اقتصاد، مديريت و برخي محافل علمي اين واژه تا حدودي مصطلحشده است.
به طور كلي «كارآفريني» از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبناي تحولات وپيشرفتهاي بشري بوده است. ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن شده است. با اين همه، مفهوم و ماهيت اصلي كارآفريني هنوزشناخته شده نيست و نميتوان تعريف استاندارد و جامع و مانعي از آن به دست داد. پاسخ به پرسشهاي زير در شناخت بهترمفهوم كارآفريني موثر خواهد بود:
مقدمه
به دليل نقش و جايگاه ويژه كارآفرينان در روند توسعه و رشد اقتصادي، بسياري از دولتها در كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه تلاش ميكنند با حداكثر امكانات و بهرهبرداري از دستاوردهاي تحقيقاتي، شمار هر چه بيشتري از جامعه را كهداراي ويژگيهاي كارآفريني هستند به آموزش در جهت كارآفريني و فعاليتهاي كارآفرينانه تشويق و هدايت كنند.
كارآفرينان با مهارتي كه در تشخيص فرصتها و موقعيتها و ايجاد حركت در جهت توسعة اين موقعيتها دارند، پيشگامانحقيقي تغيير در اقتصاد و تحولات اجتماعي محسوب ميشوند. آنها تصديق ميكنند كه موفقيت و بقاء در چشماندازهايبرخواسته از فردا، نيازمند چالاكي، قوة ابتكار و خلاقيت است. علاوه بر اين كارآفريني به ريسكپذيري، نوآوري و كنشكارآفرينانه هم نياز دارد. بر اساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي رو به رشد، «كارآفرينان» موتور محركهتوسعه و رشد اقتصادي محسوب ميشوند و بالطبع اشتغالزايي يكي از رهآوردهاي مهم كارآفريني ميباشد.
متاسفانه در كشور ما و در چند برنامة اخير توسعه، توجه خاص به اين مهم نشده و حتي ميتوان گفت كه اين مفهومبراي بسياري از دستاندركاران و افراد جامعه ناشناخته و غريب ميباشد. شايد به همين دليل تاكنون برنامهريزي و بسترسازيمناسبي در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و نظام آموزشي كشور براي توسعة كارآفريني به ويژه در دانشگاههاي كشور صورتنپذيرفته است.
كارآفرينان نقش كليدي در توسعه اقتصادي و تحولات اجتماعي دارند. كارآفرينان به عنوان عناصر اصلي در تسريعتوسعه كشورهاي در حال توسعه و در تجديد حيات و استمرار توسعه كشورهاي صنعتي مورد توجه و مطالعه بودهاند. در شرايطكنوني اقتصاد كشورمان كه با مسائل و نارساييهاي مهمي نظير فرار مغزها، بيكاري يا كمكاري به ويژه فارغالتحصيلان دانشگاههاو نيروي انساني متخصص، كاهش سرمايهگذاري دولت، عدم تحرك و رشد اقتصادي كافي روبروست، پرورش و آموزشكارآفرينان توسعة كشور از اهميت مضاعفي برخوردار است.
كليات موضوع كارآفريني
تعاريف و مفهوم كارآفريني: واژة «كارآفريني» واژهاي است نو، كه از كلمهاش نميتوان به مفهوم واقعي آن دست يافت.اين واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگليسي است و ريشة آن از زبان فرانسوي گرفته شده است. به عبارت ديگر هنوزدر فارسي معادل دقيقي براي انتقال «مفهوم» كارآفريني وجود ندارد و اغلب واژه كارآفريني شنونده ناآشنا به آن را به اشتباهمياندازد. اما بين استادان دانشگاهها، دانشجويان رشتههاي اقتصاد، مديريت و برخي محافل علمي اين واژه تا حدودي مصطلحشده است.
به طور كلي «كارآفريني» از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبناي تحولات وپيشرفتهاي بشري بوده است. ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن شده است. با اين همه، مفهوم و ماهيت اصلي كارآفريني هنوزشناخته شده نيست و نميتوان تعريف استاندارد و جامع و مانعي از آن به دست داد. پاسخ به پرسشهاي زير در شناخت بهترمفهوم كارآفريني موثر خواهد بود:
با توجه به تعاريفکسب و کار، ويژگيهاي کسب و کار، عبارتند از:
1. فروش يا انتقال کالاها و خدمات براي کسب ارزش
2. معاملهي کالاها و خدمات
3. تکرار معاملات
4. انگيزهي سود (مهمترين و قدرتمندترين محرک ادارهي امور کسب و کار)
5. فعاليت توأم با ريسک. کسب و کار، هميشه بر آينده متمرکز است و عدم اطمينان، ويژگي آينده است. از اين رو، همواره کسب و کار، توأم با ريسک است.
اصول توسعهي کسب و کار:
آشنايي با نام شرکتها
آشنايي با نام محصول
آشنايي با نام بنيانگذار
آشنايي با مهارتهاي كسب و كار
اهداف کسب و کار:
باور عمومي اين است که تنها هدف کسب و کار، به دست آوردن سود اقتصادي است، در حالي که اين امر، واقعيت ندارد. آرويک معتقد است همان طور که انسان تنها با هدف خوردن زندگي نميکند، تنها هدف کسب و کار هم، کسب سود نيست. بنابراين، کسب و کارها هم داراي اهداف اقتصادي اند و هم اهداف اجتماعياند
در دنیای درحال تحول امروز، كامیابی از آن جوامع و سازمانهایی است كه بین منابع كمیاب و قابلیتهای مدیریتی و كارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازد. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حركت روبه جلو و با شتابی داشته باشد كه با ایجاد بسترهای لازم منابع انسانی خود را به دانش و مهارت كارآفرینی مولد تجهیز كند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت كنند.
امروزه كه كار و فعالیت شكل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودكارفرمایی و خوداشتغالی در حركت است. كارآفرینی و كارآفرینان نقش كلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا میكنند. تجارب كشورهایی مانند ژاپن، كره جنوبی، مالزی و هند آكنده از فعالیتهای چشمگیر كارآفرینانی بوده است كه امروز به توسعه یافتگی كشور خود می بالند. باید توجه داشت كه كارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلكه با ساختار، تفكر، تحرك و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانه های كهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند.
با توجه به نقش و اهمیت كارآفرینی و سابقه درخشان كارآفرینان در توسعه بسیاری از كشورها و با توجه به مشكلات اقتصادی زیادی كه كشور ما با آن مواجه بوده و دست یاری از هر سویی می طلبد، ترویج و اشاعه مفهوم كارآفرینی، بسترسازی برای فرهنگ حامی كارآفرینی و مهمتر از همه تربیت افراد (به ویژه تحصیلكردگان) كارآفرین سازمانی برای تمامی جوامع بــه خصوص برای جوامع درحال توسعه ای مانند ایران از اهمیت و ضرورت حیاتی برخوردار است.
در دنیای درحال تحول امروز، كامیابی از آن جوامع و سازمانهایی است كه بین منابع كمیاب و قابلیتهای مدیریتی و كارآفرینی منابع انسانی خود رابطه معنی داری برقرار سازد. به عبارتی دیگر جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حركت روبه جلو و با شتابی داشته باشد كه با ایجاد بسترهای لازم منابع انسانی خود را به دانش و مهارت كارآفرینی مولد تجهیز كند تا آنها با استفاده از این توانمندی ارزشمند، سایر منابع جامعه و سازمان را به سوی ایجاد ارزش و حصول رشد و توسعه، مدیریت و هدایت كنند.
امروزه كه كار و فعالیت شكل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودكارفرمایی و خوداشتغالی در حركت است. كارآفرینی و كارآفرینان نقش كلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا میكنند. تجارب كشورهایی مانند ژاپن، كره جنوبی، مالزی و هند آكنده از فعالیتهای چشمگیر كارآفرینانی بوده است كه امروز به توسعه یافتگی كشور خود می بالند. باید توجه داشت كه كارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلكه با ساختار، تفكر، تحرك و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانه های كهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند.
با توجه به نقش و اهمیت كارآفرینی و سابقه درخشان كارآفرینان در توسعه بسیاری از كشورها و با توجه به مشكلات اقتصادی زیادی كه كشور ما با آن مواجه بوده و دست یاری از هر سویی می طلبد، ترویج و اشاعه مفهوم كارآفرینی، بسترسازی برای فرهنگ حامی كارآفرینی و مهمتر از همه تربیت افراد (به ویژه تحصیلكردگان) كارآفرین سازمانی برای تمامی جوامع بــه خصوص برای جوامع درحال توسعه ای مانند ایران از اهمیت و ضرورت حیاتی برخوردار است.
مقدمه
شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز كشور به گونه ای است كه حل مشكلات و تنگناها، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می كند. تركیب جمعیتی جوان كشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت سه عامل عمده ای هستند كه موجب می شوند سیاستگزاران و تصمیم سازان كلان كشور به منبع درآمد سهل
كارآفرینی، واژه ای است نو كه از معنی كلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد. این واژه به جای كلمه Entrepreneurship به كار می رود كه در اصل از كلمه فرانسوی ENTREPRENDER به معنای متعهدشدن نشأت گرفته است. بنابر تعریف واژه نامه وبستر كارآفرین كسی است كه متعهد می شود یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید. بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، كارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقد است كارآفرین یك مدیر صاحب فكر و ابتكار است كه همراه با خلاقیت، ریسك پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طلایی می آفریند. او قادر است كه با نوآوریها تحول ایجاد كند و یك شركت زیان ده را به سوددهی برساند.
نويسندگان مختلف، تعاريف متفاوتي از کسب و کار دارند. در واژه نامهي آکسفورد[1]، کسب و کار به معني خريد و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامهي لانگ من[2]، کسب و کار به فعاليت پول در آوردن و تجارتي که از آن پول حاصل شود، گفته ميشود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتي از مشغوليت و به طور عام، شامل فعاليتهايي است که توليد و خريد کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر ميگيرد.
2. (پترسن و پلومن)[4] بر اين باورند که هر تبادلي که در آن خريد و فروش صورت گيرد، کسب و کار نيست، بلکه کسب و کار، هر نوع تبادل تکراري و تجديد شونده ي خريد و فروش است.
3. پروفسور (اون)[5] ، کسب و کار را يک نوع کاسبي مي داند که طي آن کالاها يا خدمات براي فروش در بازار توليد و توزيع مي شوند.
بنابراين با توجه به تعاريف ياد شده مي توان دريافت که کسب و کار با خريد و فروش کالاها، توليد کالاها يا عرضه ي خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد. با توجه به تعاريف ياد شده، ويژگيهاي کسب و کار، عبارتند از:
1. فروش يا انتقال کالاها و خدمات براي کسب ارزش
2. معامله ي کالاها و خدمات
3. تکرا رمعاملات
4. انگيزه ي سود (مهمترين و قدرتمندترين محرک اداره ي امور کسب و کار)
5. فعاليت توأم با ريسک، کسب و کار، هميشه بر آينده متمرکز است و عدم اطمينان، ويژگي آينده است. از اين رو، همواره کسب و کار توأم با ريسک است.
نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) در كارآفريني
عبارت اقتصاد جديد به تدريج رواج يافته و چشم انداز تازه اي را ترسيم ميكند كه با گسترش فناوري اطلاعات همراه است.درچنين اقتصادي، فناوري اطلاعات و ارتباطات گسترش و اهميت فزاينده اي پيدا ميكند. جامعه انساني طي قرون گذشته، تاثيرات قابل توجهي از تغييرات فناوري پذيرفته است. ICT به ارضاي نيازهاي ارتباطي و اطلاعاتي كه به ايجاد دانايي كمك ميكند، ميپردازد و امكانات جديدي براي تبادل اطلاعات ايجاد ميكند.ICT توان بالقوه اي دارد تا به قابليت انسان براي ايجاد دانش جديد بيافزايد.
فرانك وبستر در كتاب نظريه هاي جامعه اطلاعاتي بيان ميدارد كه نخستين تعريف از اطلاعات كه به ذهن خطور ميكند، تعريف معناشناختي است. اطلاعات معني دار داراي يك موضوع بوده و محتواي آن، آگاهي يا دستوري درباره چيزي يا كسي است. اما كنت ارو معتقد است كه معناي اطلاعات بطور مختصر و كوتاه عبارتست از كاهش در عدم قطعيت. اطلاعات كاربر را قادر ميسازدتا در مورد چيزي شناخت پيدا كند و از آن دانايي براي برقراري ارتباط ،يادگيري،تفكر،تصميم گيري و نوآوري در موقع نياز استفاده كند.
نظريه شبكه هاي اجتماعي در رابطه با كارآفريني
طبق نظريه شبكه هاي اجتماعي، كارآفريني فرايندي است كه در شبكه متغيري از روابط اجتماعي واقع شده است و اين ارتباط اجتماعي ميتواند رابط كارآفرين را با منابع و فرصتها ، محدود يا تسهيل كند. توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث ايجاد شبكه اي عظيم با مقياس جهاني (اينترنت) شده است. در كشورهاي پيشرفته، اينترنت يكي از مهمترين ابزارهاي كارآفرينان است. اين افراد از طريق اين شبكه بر قابليت هاي خود افزوده و از مزاياي آن بهره ميگيرند.
كارآفريني، موتور توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات
با كارآفريني است كه نيازها شناخته ميشود و با رفع نيازها، پيشرفت حاصل ميشود. كشورهاي صنعتي به اين دليل
مطالب اين بخش نتيجه تحقيقات گروه روانشناسي ما پيرامون ويژگيهاي رواني و شخصيتي كارآفرينان ميباشد كه متن زير مقدمه اي بر اين پژوهش است. بزودي مطالب بيشتري را در قالب مقالات قابل دريافت در اين بخش در اختيار شما عزيزان قرار خواهيم داد.
سازمان هاي عصرحاضرباتحولات وتهديدات گسترده بين المللي روبروهستند . تضمين وتداوم حيات وبقاء سازمان ها نيازمند راه حلها وروشهاي جديد مقابله با مشكلات است كه به نوآوري وابداع , خلق محصولات , فرآيندها وروشهاي جديد بستگي زيادي دارد . يكي از نقشهاي اصلي فاصله زيادمديران نقش كارآفريني آنها فاصله زيادست . كارآفرينان به عنوان موتورحركت توسعه اقتصادي محسوب مي شوند درواقع كارآفرين عامل اصلي ، ايجادخلاقيت ونوآوري است .
ازآنجايي كه خلاقيت ونوآوري وتوان كشف فرصت هاي جديد از بارزترين ويژگيهاي كارآفرينان است وازآنجا كه اصولاً خصوصيات رواني رفتاري اين گونه افراد ( ازقبيل استقلال طلبي ، نياز به پيشرفت , ريسك پذيري و ... ) وماهيت طبيعي نوآوري ، شرايط خاص ومتفاوتي رامي طلبد , لذا شناخت ويژگي ها بستري مناسب براي جذب ورشد كارآفرينان است كه اولين قدم واساسي ترين مساله است .
باتوجه به ويژگيهاي كارآفرينان كه شامل توفيق طلبي ، مركزكنترل,ريسك پذيري ، نيازبه استقلال , خلاقيت و تحمل ابهام است بطور مختصربه تعريف هركدام ازآنها مي پردازيم :
1- نيازبه توفيق عبارت است ازتمايل به انجام كاردراستانداردهاي عالي جهت موفقيت درموقعيتهاي رقابتي .
محورهاي پيشنهادي خانه كارآفرينان ایران در حوزه كارآفريني
كارآفريني به عنوان يك پديده نوين در اقتصاد نقش موُثري را در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها يافته است. كارآفريني در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزه داراي نقش كليدي است. به عبارت ديگر در يك اقتصاد پويا ، ايده ها ، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغيير مي باشند و در اين ميان كارآفرين است كه الگويي براي مقابله و سازگاري با شرايط جديد را به ارمغان مي آورد.از اين رو در يك گسترده وسيع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف كنندگان ، توليد كنندگان ، سرمايه گذاران) بايد به كارآفريني بپردازند و به سهم خود كارآفرين باشند.
آنچه دراين رابطه اهميت دارد اين است كه عليرغم اهميت روزافزون اين پديده و نقش فزاينده آن در اقتصاد جهاني كمتر به اين موضوع پرداخته ميشود. وضعيت اقتصادي كشور و تركيب جمعيتي امروزه بيش از پيش مارا نيازمند يافتن زمينه هاي پيشرو در صحنه اقتصادي مي كند و در اين راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهكارهاي مناسب جهت آموزش ، تربيت و استفاده بهينه از نيروي فعال و كارآفرين بيشتر مي شود.
در اين رابطه با استفاده از منابع موجود و تجربيات حاصله فهرستي از موضوعات قابل تحقيق در سطح كارشناسي ارشد( و بعضا " در سطح دكتري) بصورت پروژه تحقيقاتي يا پايان نامه يا هر گونه تحقيق ديگري بطور خاص و در سطح مشخصي بايد مورد توجه قرار گيرد.
اهم موضوعات قابل تحقيق در كارآفريني:
جنبه هاي اقتصادي كسب و كار
ويژگي هاي روانشناختي و فردي
عوامل اجتماعي ونقش دولت
آموزش كارآفريني
نقش شركتهاي كوچك
نقش استراتژي و عوامل سازماني
تكنولوژي اطلاعات
1- جنبه هاي اقتصادي كسب و كار:
بررسي علل و عوامل عدم موفقيت كارآفرينان در ايجاد كسب و كارهاي جديد
مطالعه و بررسي فرآيند ايجاد كسب و كار توسط كارآفرينان و ارائه الگوي رفتاري آنان د رصنايع مختلف
بررسي و تجزيه و تحليل اقدامات كارآفرينانه شركتها بر اساس الگوي شومپيتر
بررسي انواع كارآفرينان در ساختار اقتصادي (ارتباط نوع فرصتهاي اقتصادي و نوع كارآفرينان)
بررسي شيوه هاي تاُمين مالي براي حمايت از كارآفرينان
نقش كارآفرينان در رشد و توسعه اقتصادي از ديدگاه تئوريهاي اقتصاد
رويه ها و روش هاي مالي در موسسسات كارآفريني
نقش كارآفريني در احياي صنايع رو به زوال
در جامعه امروز، زنان نقش مهم و در حال گسترشي در زمينه كسب و كار دارند. در سالهاي اخير، سهم زنان در كسب و كارهاي خصوصي به اندازه كارهاي دولتي روند رو به رشدي را طي كرده است. مثلا در آمريكا، از سال 1990 تا سال 1998، كارهايي كه توسط زنان اداره مي شود افزايش چشمگيري داشته است 9.1 ميليون كار اداره شده توسط زنان در آمريكا 27.5 ميليون نفر را بكار گرفته است و 3.6 تريليون دلار در اقتصاد آمريكا مشاركت دارد. با اين وجود زنان با موانع خاصي در كسب و كار مواجه مي شوند كه بتدريج بايد بر آنها غلبه كنند.
موانع اشتغال و كارآفريني زنان در ايران
از اوايل قرن حاضر جهان با يك پديده اجتماعي اقتصادي به نام مشاركت اقتصادي زنان در مشاغل خارج از خانه روبه رو شده است. وضعيت اشتغال زنان در ايران مشابه با كشورهاي در حال توسعه، در وضعيت مطلوبي نيست، همواره زنان فرصت هاي شغلي كمتري دارند و غالباً در بخش غير رسمي با اندك دستمزد مشغول بكارند. در واقع ميتوان گفت، طبق آمار 1375، تنها 1/12% زنان ده ساله و بيشتر كشور از نظر اقتصادي فعالند كه بيشترين فعاليت را در بخش خدمات (8/45%) و حدود 7/16% در بخش صنعت در گروه صنعت (ساخت)، اشتغال دارند. حدود 71% شاغلان بخش خدمات در گروه هاي آموزشي، بهداشت و مددكاري مشاركت دارند. بيشترين شاغلان زن در گروه حقوق بگيران قرار دارند (60%) و تنها 9/0% شاغلان كارفرما هستند. زنان شاغل بيشتر در نقاط شهري (56%) سكونت دارند و در گروه سني 29ـ25 سال هستند و پس از آن گروه عمدهاي مشغول ازدواج و پرورش فرزند و بطور كل امور خانواده ميشوند. با توجه به اينكه نرخ فعاليت ايران نسبت به كشورهاي ديگر بسيار پايين است: (6/43%). اين امر در مورد زنان (15%)و در مورد فعاليت مردان (71%) است. نرخ بيكاري جمعيت نيز روزبه روز فزوني ميگيرد بطوريكه حدود 1/26% جمعيت زنان فعال مناطق شهري بيكارند. نرخ بيكاري زنان تحصيلكرده خصوصاً در سال هاي اخير مرتباً رو به افزايش است. لذا تلاش جهت بهبود وضعيت فعلي و رهايي از مشكلات و موانع مسئوليتي جمعي است. متاسفانه تحقيقات و پژوهش هاي داخلي در زمينه كارآفريني زنان، به دليل نوپايي مبحث بسيار محدود است و از آنجا كه حتي اشتغال زنان در ايران همواره با مسائلي مواجه بوده، طبيعتاً كارآفريني زنان با مسائل فزاينده اي روبه رو است. فرايند كارآفريني زنان را ميتوان ازابعاد متنوعي بررسي كرد وآن را متأثر از مجموعه عوامل فردي، محيطي و سازماني دانست.
در بعد فردي: بيشتر انگيزهها، ويژگي هاي شخصيتي و ويژگي هاي جمعيت شناختي مدنظر است ميتوان گفت ميان
خانواده و كارآفريني كار آفريني مفهومي است كه همراه با خلقت بشر وجود داشته است. مروري بر ادبيات كارآفريني نشان ميدهد كه مفهوم كارآفريني براي اولين بار توسط اقتصاددانان مطرح شد. سپس با توجه به اهميت و نقش كارآفريني در شكلگيري تحولات اقتصادي در جوامع، دانشمندان علوم اجتماعي نيز به بررسي ويژگيهاي فردي و اجتماعي كارآفرينان پرداختند. خانواده، كانوني است كه در شكلگيري اين ويژگيها، ميتواند نقش حياتي ايفا كند. در جوامع سنتي كه مردان نقش «نانآوري» و زنان نقش «خانهداري و تربيت فرزندان» را بر عهده داشتند، انتقال ايده كسب و كار بيشتر از طرف مرد صورت ميگرفت؛ ساختار جديد خانواده درجامعه امروز و به تبع آن خروج زن از خانه، ظهور جلوههاي تازهاي از بروز خلاقيت و نوآوري را در هر دو جنس زن و مرد باعث شد. بدنبال اين تغيير نگرش؛ شيوه توليد، سبك زندگي و نقشهاي والدين در درون خانواده نيز دچار دگرگوني شد. به شكلي كه هر كدام از والدين با رفتار خود ميتوانند در رشد اعتماد به نفس،خلق ايدههاي جديد در خانواده و تعيين مسير شغلي فرزندان، نقشهاي اساسي را ايفاء كنند.
اگر خانواده را از ديدگاه نهادي مورد بررسي قرار دهيم به اين نتيجه ميرسيم كه كه خانواده از نظر كمي و كيفي ميتواند كانون اصلي انديشه كار و تلاش و پرورش روحيه خلق ايده و كار در افراد باشد. تحقق اين امر مستلزم توجه ويژه والدين به ابعاد و ساحتهاي حيات فردي فرزند از هنگام تولد تا زمان تكوين شخصيت اوست. وقتي پدر يا مادر همچون الگويي تلاشگر و مؤثر در عرصه كار و توليد در جامعه ظاهر شوند،كاركردهاي مثبت ناشي از فعاليت آنها فرزند را به سمت و سويي ترغيب مينمايد تا ذهن خود را به صورتي منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدين و يا حرفهاي جديدتر سوق دهد. براي چنين فردي دستيابي به منابع اقتصادي ناشي از كار و تسخير فضاهاي جديد، ارزش تلقي ميشود. چنين طرز
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کارافرینی و موفقیت و آدرس karafariini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.